1.
نگاهی بسیار گذرا
و
مختصر بر سیر تاریخی و ویژگیهای کلی انواع مختلف موسیقی نزد یهودیان سر آغاز پیدایش هنر موسیقی نه تنها در میان عبرانیان بلکه کشف، ابداع و پراکنش
آن در میان انسانهای دنیای قدیم برای ما شناخته شده نیست، این عدم شناخت اعم از
نادانی نسبت به روش یا سلسله وقایعی که منجر به پیدایش و رشد این هنر گردید، و نیز
سرآغاز تاریخی آن نزد هر قومی، از جمله قوم یهود. فراوان است داستان و افسانه در
باب این موهبت بزرگ که انسان در اختیار دارد، اعم از اینکه که هدیه و عطیهای است
از جانب خد-ایان به نوع بشر، تقلید انسان است از آوای پرندگان و طبیعت، بر حسب
تصادف و بطور اتفاقی کشف و پرورده شده و ...
سرآغاز پیدایش یا کشف موسیقی توسط بشر هر چه که باشد این واقعیت تغییر نمیکند که
اقوام کهن کار کرد و جایگاه ویژهای برای آن در نظر داشتهاند. در میان اقوام
شناخته شدهتر مانند مصریان باستان، یونان، ایرانیان و البته عبرانیان این کارکرد
بیشتر شکلی آیینی و مذهبی(یا شبه مذهبی) به خود میگرفته است. برای نمونه در میان
عبرانیان داوود پیامبر به خوشسرایی و خوشآوازی و چیرهدستی در این فن شهرتی تام و
تمام دارد. شهرتی که برای شخصیت مذهبی مانند داوود پیامبر اگر نگوییم در دنیای قدیم
بیسابقه است، باید دست کم بگوییم که بسیار نادر و استثنایی مینماید.
موسیقی حال حاضر یهودیان اعم از این که از یهودیان ساکن در خاور میانه یا دیگر نقاط
جهان سخن بگوییم این ویژگی بسیار جالب توجه را داراست که به علت پراکندگی و حضور
یهودیان در سراسر جهان، از موسیقیهای مناطق متعددی بهرهبرداری و تأثیر پذیرفته و
این باعث غنای فوقالعادهای در این موسیقی گردیده است. از فواصل و ابعاد مشهور به
ربع خاورمیانهای مانند عود و قانون تا ویولن و پیانو، همه در موسیقی یهود به کار
گرفته میشود و بسته به گرایش موسیقایی پرده در موسیقی اقوام خاورمیانهای گرفته تا
هامونی غنی و ساختارمند موسیقی کلاسیک اروپا، سازههای هر یک از شاخههای این
خانواده بزرگ تاثیرات متفاوتی ایجاد میکند. پیش از مروری بسیار مختصر بر چهار
شاخهی اصلی موسیقی یهود در حال حاضر، نگاهی گذر خواهیم داشت. بر سیر تاریخی این
موسیقی و از معابد یهودیان اورشلیم باستان آغاز میکنیم. نیز لازم به یادآوری است
که در این نوشتهی بسیار مختصر اگر چه برای فهم بهتر موسیقی یهود از سیر تاریخی نیز
سخن گفته میشود اما سیر تاریخی محوریت ندارد بلکه جنبههای فنی موسیقایی که عامل
تفکیک شاخههای گونهگون این موسیقی از یکدیگر است مبنا قرار داده شده و سعی بر آن
بوده تا به زبانی هر چه سادهتر شرح و توضیح داده شود. 2.موسیقی
در معابد یهودیان در ادبیات مذهبی یهود میشنا توضیحات و نمونههای متعددی از موسیقی رایج در
معابد یهودیان در اورشلیم ارایه میکند و بر این اساس: گروه موسیقی معبد متشکل بوده
است از دوازده نوازنده که سازههای چنگ لیر(נבל) کینور(نوع دیگری از چنگ כינור)
بوق(ترومپت شوفارשופר) بوق(هورن אצוצרות) و سه گونه نای، به علاوهی دوازده خواننده
مذکر. این مجموعه گاه توسط یک زنگ از جنس مس (سیمبالצילצל) نیز همراهی میشده است.
متاسفانه هیچ نسخهی نوشتاری از موسیقی رایج در این دوران به دست ما نرسیده است. پس
از ویرانی معبد سلیمان نبی در سال 70 میلادی و تبعید یهودیان به ایران و بابل سه
شاخهی اصلی از موسیقی معابد یهودی برجای ماند که هر سه در رستهی فرمهای
انتیفوتیکی قرار میگیرند: نوعی از این فرم چنین بوده که تکخوان(חזן) نیمجملهای
میخوانده و دیگران در پس زمینه ترجیعبندی را دائما تکرار میکردند. نوع دیگر چنین
بوده که تکخوان نیمجملهای میخوانده و دیگران دقیقا خواندهی او را تکرار می
کردند و نوع آخر نیز چنین بوده که تکخوان و دیگر حاضران به تناوب جملاتی در پی هم
میخواندهاند. از آنجا که نظام ثبت و ضبط علایم و نشانگان موسیقایی
به معنایی که امروز میشناسیم نزد یهودیان وجود نداشته است(چنین نظامی غالباً در
دنیای قدیم و پیش از ابداع و گسترش نتنگاری استاندارد اروپاییان قابل مشاهده نیست)
الحان یا ملودیهای مربوط به آواز و سرودهای مذهبی بطور سینه به سینه و از معلم به
شاگرد منتقل میگردیده است. از اواخر قرن هجدهم میلادی بسیاری از این سرودها بر
اساسس نظام نتنگاری امروزی ثبت گردیده است اما همچنان اصل بداههپردازی در خواندن
این آوازها اصلی است پا برجا. البته باید در نظر داشت که این بداههخوانی به معنای
ایجاد لحنی جدید نیست بلکه مود یا مقامی که دعا یا سرود در آن خوانده میشود غالباً
کم و بیش ثابت است و بداههپردازی در حد حرکات و رفتار متنوع با همان مود یا مقام
گسترش مییابد. خواندن آواز مذهبی در میان یهودیان در همین مودها و مقامها البته
با تأثیرات فراوانی که از محل سکونت هر یک از اقوام یهودی پذیرفته است همچنان رواج
دارد و شاید چندان دور از ذهن نباشد که شیوهی حال حاضر را برآمدی بدانیم از مودها
و الحان دوران باستان و تأثیر موسیقی محلی سکونتگاههای متعدد یهودیان در طول
تاریخ تا به امروز.
3.موسیقی غیر مذهبی یهودیان (برخی موسیقیشناسان از این نوع به عنوان موسیقی سکولار یاد میکنند)
مقصود از موسیقی غیر مذهبی تنها تفکیک آن از فرم موسیقی مذهبی به ترتیبی است که پیش
از این آورده شد. ذکر این نکته از آن جا ضرورت دارد که در بسیاری آثار موسیقی غیر
مذهبی یهودیان از اشعار مذهبی یا حتی متن دعاهای مذهبی بهره جسته میشود. در درخت
بلند و پربار موسیقی یهودیان چهار شاخه اصلی به خوبی و وضوح قابل مشاهده است:
موسیقی کلزمر(כלזמר) یا اشکنازی(אשכנזי) موسیقی سفارادی(ספרדי) موسیقی
میزراحی(מזרחי) و موسیقی آهنگسازان
یهودی که به شیوهی موسیقی کلاسیک اروپا موسیقی مینوشتهاند.
4.موسیقی کلزمر در حدود قرن پانزدهم میلادی شیوهی موسیقایی پدید آمد که نوازندگان آن توسط
یهودیان اشکنازی اروپای شرقی کلزمریم خطاب میشدند. واژهی کلزمر از ییدیش وارد
زبان یهودیان اروپای شرقی گردید و از عبری وارد ییدیش شد. این واژه متشکل از دو بخش
است: כלי به معنای ساز یا آلت موسیقی و זמר به معنای سرود، آهنگ یا قطعهی موسیقایی
میباشد. آثار این موسیقی معمولا دارای تمهای شاداب ترتمپوی روندهتر و مناسب
مجالس بزم و شادی است. مود یا مقام (گام) این شاخهی موسیقی یهود معمولا تا حد
زیادی با موسیقی اروپای شرقی قرابت دارد. انواع گام مینور، مینور دوبل هارمونیک
بعلاوهی گامهای پنج صدایی، گام کولیان، با انواع و اقسام چینشهای مختلف از لحاظ
درجهی آغاز و انجام گام در این شاخهی موسیقایی دیده میشود. سازههای به کار
گرفته شده در این موسیقی نیز تا حد زیادی همان است که در موسیقی اروپای شرقی وجود
دارد مانند آکاردئون، ویولن، کلارنیت، کنترباس،پیانو و گیتار و ... از لحاظ چند
صدایی و هارمونی این موسیقی درست مانند آنچه به عنوان ژانر موسیقی پاپ شناخته
میشود ریشه در هارمونی موسیقی کلاسیک دارد اگر چه با این موضوع برخوردی بسیار
بسیار سادهتر و همه فهمتر یافته است. به عبارت دیگر هارمونی رایج در این نوع
موسیقی همان هارمونی رایج در موسیقی پاپ است و تفاوت بنیادین با آن ندارد. از لحاظ
چندصدایی یا پولیفونی هم وضعیت کم و بیش همان است که در موسیقی پاب سراسر جهان وجود
دارد، یعنی از حد فیگوراسیونهای ساده تجاوز نمیکند. (این فیگوراسیون در بسیاری
موارد خود را به شکل اوستیناتو نشان میدهد) وجه تمایز این موسیقی گامها، تمها،
ریتمها و سازبندی آن است.
5.موسیقی سفارادی یا لادینو واژه سفارادی(ספרדי) در زبان عبری امروز به کشور اسپانیا اطلاق میشود. این
شاخهی موسیقی یهودیان در اسپانیای قرون وسطی پدید آمد. در این موسیقی تاثیراتی از
موسیقی نواحی متعدد مانند اسپانیا، مراکش، آرژانتین، ترکیه و یونان به خوبی قابل
شنیدن است. گرایش بیشتر این موسیقی به گرایشهای موسیقایی در خاورمیانه عامل
بنیادین تفاوت و تفکیک آن از موسیقی کلزمر را تشکیل میدهد. عجیب هم نیست که در
آندولس با سابقهی طولانی حضور مسلمانان و خود یهودیانی که عقلهی قویتری با
اورشلیم داشتهاند هم گفتار یهودیان سفارادی به عبری اصیل نزدیکتر باشد، و هم
موسیقی در آن جریان مییابد گاه چنان متأثر از موسیقی خاورمیانه است که حتی فواصل
معروف به ربع پرده نیز در آن شنیده میشود. البته این ویژگی غالب نیست و معمولاً
علیرغم تأثیر فراوان و بهرهگیری بسیار از مودهای موسیقی خاورمیانه فواصل مذکور به
صورت تعدیل شده(تامپره) به کار گرفته میشود.
دیگر عامل تمایز این موسیقی از موسیقی کلزمر استفاده از مترهای موسیقایی است که در
اروپا استفادهی بسیار اندکی دارد مانند 5/78/98/8 و بطور کلی مترهای موسوم به
لَنگ، همچنین برخی سازهای خاورمیانهای مانند عود در این شاخه مورد استفاده است که
در موسیقی کلزمر استاندارد دیده نمیشود. و آخرین نکته نیز در باب موسیقی سفارادی
این است که استفاده از کلام عبری در صورتی که موسیقی دارای کلام باشد، در آن نسبت
به کلمز رواج بیشتری دارد.
6.موسیقی میزراحی (به معنای موسیقی شرقی است)
این شاخه را میتوان جوانترین شاخهی موسیقی یهودیان دانست زیرا در قرن بیستم و با
ترکیب عناصر موسیقی یهودی به ترتیبی که پیشتر آورده شد با عناصر موسیقی ایرانی-
عربی و یونانی پدید آمده است. استفاده از فواصل موسوم به ربع پرده و مقامهای
موسیقی ایرانی- عربی و گامهای یونانی به وفور در این موسیقی رخ میدهد و سازهای
کوبهای مرسوم در خاورمیانه نیز به فراوانی در آن مورد استفاده قرار میگیرند. وجود
ویولن یا سکشن زهی به ترتیبی که در موسیقی اعراب و ترکان ترکیه مرسوم است در موسیقی
میزراحی نیز رواج بسیار دارد. این شاخهی موسیقی بیشتر در فلسطین و اسراییل نواخته
و شنیده میشود. اما آخرین شاخه از این خانواده خود دارای دو بخش مهم است: بخش نخست
از لحاظ تقدم تاریخی عبارت است از آهنگسازان یهودی ساکن اروپا مانند گوستاو مالر و
فیلیکس مندلسون که موسیقیشان به هیچ روی به عنوان موسیقی یهودی شناخته نمیشود.
آهنگسازانی از این دست تنها یهودیانی بودند که موسیقی خلق میکردند، آن هم کاملاً
بر اساس سنتت و رسوم موسیقی کلاسیک اروپا در معنای اعم کلمه. اما در اواسط قرن
نوزدهم و با اوج گرفتن گرایشهای ملی گرایانهی هنری در روسیه، و کموبیش هم زمان
با پنج آهنگساز معروف بنیانگذار مکتب موسیقی روسی، جریان موسیقایی دیگری پدیدار
شد که امروزه به عنوان مکتب نوی موسیقی یهودی شناخته میشود. تعدادی از آهنگسازان
یهودی روس که از کنسرواتورهای مسکو و سنپترزبورگ سر در آورند اقدام به پیجویی
ریشهی یهودی خود نمودند. چنانکه به روستاهای یهودی نشین روسیه سفر میکردند و با
فعالیتهی مشابه میدانی سعی در جمعآوری ملودیهای ییدیش برجای مانده داشتند. مکتب
نوی موسیقی یهود تا حد زیادی منبعث است از جامعهی موسیقی فولکور سنپترزبورگ به
رهبری منتقد هنری جول آنجل. علاوه بر ملودیهای ییدیش، گرایشهای موسیقایی یهودیان
حسیدی نیز تأثیر بسیار مهمی در مکتب نوی موسیقی یهود دارد. این مکتب در ادامهی
موسیقی کلاسیک(از لحاظ فنی و موسیقایی) قابل دستهبندی است اما در مود، هارمونی و
گرایشهای ملودی هویت خود را به دست آورده و به جریان موسیقایی بدل شده که اگر چه
بر موسیقی کلاسیک اروپا بنیاد دارد اما هویت و صدادهی منحصر به خویش را نیز یافته
است.
تصاویر فقط جنبه ی تزئینی دارند.
استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک
مستقیم) بلامانع است. .Using the materials of this site with
mentioning the reference is free
این صفحه بطور
هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق میکند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما
اطلاع دهید