انجمن کلیمیان تهران
   

اين چرخ خواهد چرخيد اما چطور؟

   

 

آرش آبايي
آذر 82

Arash_Abaieبا انتشار شماره 22 «افق بينا» ، 5 سال فعاليت به ظاهر آرام ارگان انجمن كليميان تهران پشت سر نهاده مي‏شود.

بدون ترديد و اغراق، اين نشريه اثرات بسيار مهمي در تشخص جامعه كليمي ايران در داخل و خارج اين جامعه بر جاي نهاده است.

اما آنچه كه بيش از همة ويژگي‏هاي مثبت و منفي اين نشريه در اين عمر كوتاه و بخصوص 2 سال اخير جلب نظر مي‏كند و سؤال برانگيز است، كندي و تاخير غيرقابل قبول انتشار هر شماره است.

صرفنظر از مشكلات مديريتي، مالي، حرفه‏اي و فني- كه هر كدام جاي تأمل و تفصيل دارد- يك عامل بسيار مهم در اين تأخير- و بالطبع افت كيفيت و مقبوليت آن – نقش دارد و آن، افزايش روزافزون مسئوليت‏ها بر دوش يك فرد واحد است.

از آنجا كه اين معضل مختص سردبيري نشريه افق بينا نيست و در ساير امور جامعه كليمي نيز به چشم مي‏خورد، كمي به آن پرداخته مي‏شود.

1- جامعه كليمي ايران – مانند هر جامعه اقليت ديگر – در نقاط تفاوت خود با جامعه كل، نيازمند برنامه‏ريزي و تلاش در پيشبرد امور نظري و اجرايي مختص به خود است، كه براي اين جامعه، مهمترين آنها، امور ديني و فرهنگي است كه موجب تمايز ايرانيان كليمي با ديگر هموطنان شده است.

به طور منطقي، از آنجا كه تحقيق، تدريس و تشريح علوم ديني و شرعيات يهود، تشخيص و رفع معضلات فرهنگي جامعه، اظهارنظر درباره مواضع دين يهود، ارتباط با ساير جوامع يهودي و غيريهودي در اين حوزه، و برنامه‏ريزي و مديريت اين امور، لزوما بايد توسط نيروي يهودي انجام گردد، اين نيروهاي تخصصي – از معلم آموزش الفباي عبري گرفته تا مشاوران عالي مسائل ديني و فرهنگي و نيز مديران نهادها و پست‏هاي مربوط – بايد به هر طريق قابل تصور آموزش ديده و براي تصدي امور مورد نظر آمادگي كسب كنند.

2- متاسفانه قبل و به خصوص پس از انقلاب، تقريبا هيچ برنامه جامع و مدوني براي تربيت نيروهاي تخصصي جامعه كليمي - چه آكادميك و چه تجربي – ديده نمي‏شود. چه بسا تصميماتي كه براي فرداي 24 ساعتي گرفته شد، اما فرداهاي در مقياس سال هرگز در نظر نيامدند. اين سهل‏انگاري موجه يا غيرموجه – كه در هر صورت يك حاصل را به دنبال داشته است- در كنار موج عظيم مهاجرت‏هاي خواسته و ناخواسته، بار سنگين امور فرهنگي ديني جامعه را به دوش معدود افرادي غيرمتخصص گذارد كه عمدتا تنها داراي ويژگي‏هاي تعهد، دلسوزي و عشق به فعاليت اجتماعي بودند، كه مسلما شرايط كافي براي احراز اين مسئوليت‏هاي جدي- آن هم در دنياي به شدت تخصص‏زده امروزي-  نيستند.

3- اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه انجمن كليميان تهران به شكل امروزي آن، حاصل تلاش‏ها و ابتكارات ساليان اخير بوده و در گذشته‏هاي دور و نزديك فعاليت‏هاي فرهنگي سازمان‏يافته و متمركز در آن به صورت پايدار و آينده‏نگر موجود نبوده است.

هر چند كه ارزش زحمات و انجام وظيفه كليه دست‏اندركاران ديني و فرهنگي جامعه كليمي – چه آنها كه مهاجرت كردند و چه آنها كه ماندند – قابل انكار نيست، اما بايد پذيرفت كه هر تلاش و كوششي، هر چقدر هم كه متعهدانه و خيرخواهانه باشد، اگر تحت يك برنامه‏ريزي هدفمند و مديريت كارآمد قرار نگيرد، حاصل آن بازدهي بسيار پائيني خواهد داشت و اثر آن نيز در كوتاه مدت ضايع خواهد شد (همچنان كه امروز شاهد آن هستيم).

4- كمبود ارتباطات و تبادلات فرهنگي با يهوديان ديگر نقاط جهان، عدم رغبت دانش‏آموزان و دانشجويان فعلي جامعه به تحصيل در رشته‏هاي علوم‏انساني و فرهنگي، فقدان سيستم كارآمد آموزش ديني علوم يهودي در ايران در سطح متوسط (سخن از آموزش عالي ديني گفتن به طنز مي‏ماند!)، و نااميدي و دلسردي معدود متوليان اين امور، حال و آينده نه چندان خوشايندي را در برابر اين جامعه قرار داده است. هر چند كه نقش شرايط عمومي كشور را نمي‏توان ناديده گرفت- چرا كه همين ايرانيان يهودي مهاجر در آن سوي مرزها به تحصيل و تحقيق در آنچه كه ما نيازمندش بوديم مشغول شدند و به اندازه كل تاريخ يهود ايران به چاپ و نشر كتب، مجلات و مقالات فارسي و انگليسي در حوزه يهود پرداختند-  با اين حال، تقصير و سهل‏انگاري مديران قديم و جديد را از يك سو و مسئوليت‏ناپذيري مردم – هر چند مومن و معتقد – كليمي را نمي‏توان كوچك انگاشت.

5- گاه در پاسخ اين سوال كه فردا چه خواهد شد، اين جواب شنيده مي‏شود كه «اين چرخ به هر حال خواهد چرخيد»، اما سوال اساسي آن است كه چگونه و با چه سرعت و كيفيتي؟ نشريه افق بينا به احتمال زياد با همين وضعيت انتشارش ادامه خواهد يافت، دبيران تعليمات ديني اكثرا ناآزموده ما نيز همچنان و به هر صورت ممكن تدريس خواهند كرد، وعاظ مذهبي ما نيز همچنان قصه‏هاي تكراري از تورات را براي مردمي كه در كنيساهاي شلوغ صداي آنها را نمي‏شنوند تعريف مي‏كنند، جوانان ما – و فقط معدودي از آنها- همچنان در نهادهاي جوانان با برنامه‏هاي عموما غيرهدفمند سرگرم خواهند شد، باز هم نمايندگاني از جامعه كليمي در فلان كنفرانس و همايش ديني گوش به سخنراني‏ها مي‏سپارند و حداكثر با يك معرفي آماري از جامعه يهودي، حضور خود را مي‏نمايانند و .....

اين همان چرخي است كه به هر حال خواهد چرخيد، با كندي ، با لنگي، و حتي اگر نچرخد هم به طريقي روي زمين كشيده خواهد شد. اما اگر بار مسئوليتي هست، بايد مدبرانه بر دوش همه «مسئوليت‏پذيرها» باشد و اين چرخ هم اگر قرار است بچرخد، حداقل با سرعت و وضعيت ساير ايرانيان و در شأن اعتبار و سابقه كليميان اين مرز و بوم بچرخد.

و اين «بايدها»، گفتنش هم ديگر چندان آسان نيست، چه برسد به اجرا ....



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید