ارائه شده در كميسيون حقوق بشر اسلامي
–
13 اسفند 1380
مهندس آرش آبائي – دكتر يونس حمامي لاله
زار
«ربي عقيوا ( عالم يهودي) فرموده است: انسان از اين جهت كه با ساختار و جوهره
ا.لهي آفريده شده است ، شريف است. آگاهي او از اين موضوع، ارزش او را بيشتر
ميكند، زيرا در تورات (سفر برشيت، فصل اول-آيه 27) گفته
شده: خداوند آدم را به شكل معنوي خدا آفريد»
تلمود- ميشناي آووت
اديان الهي، اولين قدم براي
دعوت انسان به توحيد و نيز هدايت او براي زندگي
سعادتمندانه را ارزش
بخشيدن به شخصيت انساني او دانسته اند. اين ارزشمداري
بي
جهت و بي اساس نيست، زيرا
همانگونه كه از تورات نقل شد، ماهيت معنوي آدم، الهي است، ولي اين كه او خود
بداند كه «به شكل معنوي خد.اوند»
آفريده شده است، رابطه او با
خالق و همنوعان را تنظيم ميكند و اين را ميتوان سنگ بناي قوانين حقوق بشر
دانست.
در بررسي ديدگاه (سنتي) اديان
به موضوع حقوق انسانها، بايد ظرف زماني و مكاني آنها را در نظر داشت كه با
توجه به شرايط زمانه و واقعنگري - و نه آرمانگرايي محض- زندگي عادلانه را
براي مخاطبان خود ترسيم كرده
اند.
در
روايات يهود گفته شده كه: خد.اوند در ابتدا تنها حضرت آدم (يك انسان) را آفريد
تا فردي به ديگري نگويد پدر من از تو بزرگتر و ارجح است. اين امر بيانگر اين
موضوع است كه يك فرد به خاطر نژاد، رنگ پوست و ...بر ديگري برتري ندارد.
نگاهي به رفتار پيامبران و
انبيا در تورات و عهد عتيق، اهميت ارزش جان و حق انسانها
را
–
از هر تيره و مسلكي كه باشند –
روشن ميسازد.
حضرت ابراهيم كه به پدر توحيد
معروف است ، دعوت به توحيد را منحصر به هيچ قيدي ننمود و مشهور است كه خيمه او
چهار در ورودي در چهار جهت داشت تا هر رهگذري در صحرا، دعوت پذيرايي او را
قبول كند و فرصت بهره
مندي از تعاليم وي را بيابد.
در تورات (سفر برشيت- فصل 18) خد.اوند قصد خود را مبني بر ويران نمودن دو شهر «
سِدُوم» و «عَمُورا» به خاطر زياد شدن فساد در آنها به ابراهيم اطلاع ميدهد.
ابراهيم در گفتگويي طولاني با خداي خود، از او ميخواهد كه اين شهرها را به
اعتبار حضور اندك مردمي –
حتي به تعداد انگشتان دست –
كه عادل و صديق هستند ببخشد، و خد.اوند اين نظر ابراهيم را تاييد ميفرمايد ،
اما همان تعداد انسان عادل نيز در اين شهرها يافت نميشوند و شهرها ويران
ميگردند. ابراهيم بنابر اعتقادات نبوي خود ، حتي انسانهايي گناهكار و غير
مرتبط با خود را نيز به جهت «انسان بودن»، مستحق بخشش و انصاف ميداند.
حضرت يوسف عليرغم تمام
رنجهايي كه در ايام جواني خود كشيده بود، آنچه كه در توان
و تدبير داشت براي رفاه مردم مصر آن زمان به كار گرفت و
آن كشور را از قحطي نجات داد. او براي انسانهايي خدمت كرد كه موحد نبودند و
حتي حاضر نبودند با خود يوسف كه يك فرد عبراني بود ، همسفره شوند.
هنگامي كه بني
اسرائيل در بيابان
سيناي مرتكب خطا شده و خد.اوند از آنها ابراز ناخشنودي نمود، حضرت موسي
بلافاصله ضمن دفاع از حقوق آنها به موجب «انسانهايي كه با معجزات الهي از بند
بردگي آزاد شده
اند»، عفو خطاكاران را از
خالق خود طلب ميكند.
************
آزادي بني اسرائيل از مصر را
شايد بتوان اولين و مهمترين اقدام عملي براي تحقق حقوق بشر- پيش از 3300 سال
پيش- دانست. يادبود و اثر اين واقعه عظيم را ميتوان در اكثر فرمانهاي خد.اوند
به بني
اسرائيل يافت. خد.اوند حتي
در اولين معرفي رسمي خود- در ده فرمان- ميفرمايد: «من خد.اي خالق تو هستم كه
تو را از مصر، از خانه غلامي خارج كردم». ملاحظه ميشود كه خداوند توحيد را با
آزادگي و ارزشمداري انسان پيوند ميزند» و همانگونه كه ذكر شد، معمولا در پايان
دستورات مهم ديني تورات اين عبارت ذكر
ميشود كه
«زيرا من خداي خالقت هستم كه تو را از
مصر خارج نمودم»، به اين معنا كه حداقل يك بعد دستورات ديني ، حفظ حقوق
و ارزش انساني و مانعي براي بازگشت او به سرزمين و دنياي بندگي و تبعيض است.
خد.اوند در بخش ديگر تورات
(سفر خروج- فصل 23 آيه 9) ميفرمايد: «غريب (فردي كه از
سرز يا آيين تو نيست) را تحت شار و تنگي قرار مده، زيرا شما خود در سرزمين
مصر غريب بوديد». ذكر دوران غربت و رنج و تبعيض در مصر براي بني
اسرائيل همواره
هشداري بوده تا آنها، آنچه را خود تجربه نمودند براي ديگران تكرار ننمايند.
موضوع رعايت حقوق غلام و كنيز
–
كه جزء جدايي ناپذير تاريخ قديم بود- از نكات برجسته فرمانهاي خد.اوند در
تورات است. در دوراني كه با غلامان در حد حيوانات رفتار ميشد، خد.اوند در
چهارمين بند از ده فرمان ، آنجا كه تعطيلي مطلق روز مقدس شنبه را فرمان ميدهد،
«غلام تو و كنيز تو و هر غريبي كه در دروازه تو ساكن است» را نيز مشمول تعطيلي
و استراحت شنبه قرار ميدهد و مجازات به كارگرفتن آنها در اين روز را همانند
سرپيچي از ديگر دستورات الهي –
و از نوع سنگين آنها –
اعلام ميفرمايد.
شرايط رفتار با غلام يا كنيز–
اگر يهودي هم نباشند- در تورات و تلمود به تفصيل مورد بحث
قرار دارد. اولين بخش از احكام تورات بعد از ده فرمان، به نحوه برخورد به
آنها اختصاص مييابد در تلمود گفته شده
« كسي كه غلامي براي خود اختيار كند، گويي آقايي براي خود خريده
است». ارباب موظف است آنچه كه خود ميخورد به غلام- يا
كنيز –
بدهد و شرايطي كه در زندگي خود دارد براي او نيز فراهم سازد. غلام در شرايط
مختلف با آسيب بدني، مرگ ارباب يا فرارسيدن سال «يوول» (سال پنجاهم در تقويم
عبري) يا پس از گذشت شش سال از خدمت آزاد ميشد و جالب توجه آن كه ارباب موظف
بود هنگام آزادي، سرمايه
اي نيز براي تشكيل زندگي
جديد در اختيارش قرار دهد. تورات حتي شرايطي را بررسي ميكند كه غلام پس از
فرارسيدن دوران آزادي، اعلام كند كه ميخواهد نزد اربابش باقي بماند، و اين
نشانه نوع رفتار با زيردستان است به حدي كه او گاه قصد آزادي را نيز كنار
مينهد (كه البته مورد اخير از سوي تورات با تقبيح و تنبيه همراه است چرا كه
انساني مايل به استفاده از حق آزادي خود نيست).
از ديگر موارد متعدد رعايت
حقوق انساني، ميتوان به مورد «قاتل غير عمد» اشاره كرد كه پس از اثبات
بيگناهي او در دادگاه شرع، به جهت حفظ جان او از سوي اولياي دم، وي در شهرهايي
خاص با عنوان شهرهاي پناهگاه، تا زماني معين جاي داده و محافظت ميشد.
رعايت حق طرفين دادگاه در
قضاوت بدون توجه به وضع مالي يا شأن اجتماعي، مساوي بودن مبلغ شرعي كفاره جان
به هنگام سرشماري براي همه افراد بدون توجه به شرايط زندگي آنها (كه نشانگر
يكسان بودن ارزش جان همه انسانهاست) از موارد قابل بحث در حوزه حقوق بشر در
متون كلاسيك يهود است و بحث درباره قوانين فقهي و امروزين اين دين درباره حقوق
افراد، مجالي ديگر ميطلبد.
در خاتمه، اين گفتار الياهو-
حضرت الياس نبي- نيكوست كه فرمود:
«من
آسمانها و زمين را شاهد ميگيرم كه چه يهودي و چه غير يهودي، چه مرد و چه زن،
غلام يا كنيز، در پيشگاه ا.لهي تفاوتي ندارند، مگر آن كه هر فرد بر طبق اعمالش
مورد عنايت خد.اوند قرار ميگيرد.»
يهوديان با همه فراز و
نشيبهاي زندگي در تاريخ طولاني خود همواره با ديگر اقوام و اديان در رابطه
بوده و اصل تبادل نظر و گفتگو مورد قبول آنها بوده است و اين خود نشانگر رعايت
حقوق ساير انسانهاست . اميدواريم در اين سالها كه اصل گفتگو بين اديان
توحيدي جز اصول فكري جمهوري اسلامي ايران قرار گرفته است، فرصتي پيش آيد تا
نقطه نظرها و برنامه
هاي اديان ا.لهي براي سعادت
بشر هر چه نزديكتر شده و نتايج عملي بدست آيد.
|