|
| |||||||||||||||||
|
|
هارون
يشايايي روز پنجشنبه 18 ماه مه ميلادي (28 ارديبهشت ماه سال 1385) روزنامه كانادائي «ناشنال پُست» NATIONAL POST مقالهاي به قلم آقاي امير طاهري منتشر كرد كه در آن مقاله ادعا شده بود كه گويا قرار است بر لباسهاي افراد اقليتهاي ديني در ايران نوارهائي به رنگهاي مختلف دوخته شود كه از ساير هموطنان خود متمايز باشند و از جمله ايرانيان كليمي بر لباسهاي خود نوار زردرنگ بدوزند...! و بلافاصله اين خبر جهاني شد. روز بعد اين خبر جعلي از طرف همه مسئولين جمهوري اسلامي ايران از جمله نماينده كليميان ايران در مجلس شوراي اسلامي تكذيب شد و آن را تبليغاتي مضحك در شرايط حساس كنوني عليه ملت ايران دانستند. من مثل بسياري از همدورههايم، آنهايي كه اهل خواندن يا نوشتن بودند، امير طاهري را از دوران جواني ميشناسم، از زماني كه در روزنامه كيهان قبل از انقلاب قلمزني ميكرد تا بعدها كه در خيلي جاها اسمش زير مطالب گوناگون به چشم ميخورد، تا چاپ همين مطلب اخير در روزنامه كانادائي «ناشنال پست» كه در نهايت مديرمسئول روزنامه «داكلاس كلي» در مقالهاي با عنوان «اشتباه ما» مجبور شد از چاپ مطلب مذكور عذرخواهي كند، چند ويژگي عمده در شخصيت فردي و طرز تفكر طاهري وجود داشته و دارد كه طي اين سالهاي دراز تغيير نكرده است...! اول اين كه از همان دوران جواني خود را علامه دهر ميدانست و هيچ تنابندهاي را به شاگردي خود قبول نداشت...! دوم اين كه به اصطلاح امروزيها استاد «خاليبندي» بود، نميدانم آن روزها به جاي «خاليبندي» چه ميگفتند ...؟ ولي در زبان امروزي مردم كوچه و بازار ميهن ما اين اصطلاح مصاديق شناخته شده و مشخص خود را دارد كه امير طاهري بين اهل قلم نمونه كامل آن است و خصوصيت ديگر اين كه ذهنيات خودش را وحي مُنزل ميداند و اگر همه مردم دنيا عقيده او را رد كنند او مُصرانه افكار خودش را تحسين ميكند و دست آخر اين كه عاشق جار و جنجال به شيوه مطبوعاتي بود و هنوز هم از اين كار پيرانهسر لذت فراوان ميبَرَد...! در مورد اخير نيز انتخاب سوژه دوختن پارچه زرد بر لباس ايرانيان كليمي با توجه به سوابق تاريخي و درك موقعيت حساس كنوني كشور ما در موضوع استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي و اين كه رسانهُُُهاي اروپائي و امريكائي درصدد هستند از هر كاهي، كوهي بسازند و توان ملت ايران را براي تحقق خواست مشروع و ضروري خود به چالش بكشند نشان از تمام خصوصياتي ميدهد كه در مورد امير طاهري شرح دادهام. شايد خبر را خود ساخته و يا به ديگران گفته است كه آن را بسازند. بعد به همان خبر ساختگي استناد كرده است . آن را براي انتشار به روزنامه كانادائي داده و رسانههاي گروهي ديگر را تشويق به انتشار آن كرده است. پيدا است كه چنين خبري موجب نگراني يهوديان جهان و مخصوصاً ايرانيان يهودي در خارج از كشور خواهد شد و تا ما در اينجا بتوانيم به يك يك تلفنها و پيامهاي مختلف جواب بدهيم كه اين ادعا پوچ است و هيچ پايه و اساسي ندارد و هدفهاي ديگري پس و پشت اين شايعهها وجود دارد كه از حوصله اين مطلب خارج است، چند روزي طول ميكشد و اعصاب ما و دوستان به قولي خط خطي ميشود و همين كافي است كه آقاي امير طاهري و دوستان همفكرش خيال كنند به هدف رسيدهاند و از اين مردمآزاري لذت ببرند و ما را دعاگوي خودشان كنند ...! در پايان اين كه اين جور دلسوزيها براي جامعه كليميان و ملت ايران كهنه شده و نخنما است، منصفانه اين است كه هر ايراني شرافتمندي در هر لباس و موقعيتي خود را موظف بداند در مقابل هجوم تبليغات رسانهاي كه ناظر بر سلب حق ملت ايران در استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي است از ميهن خود و نسل بالنده آن براي پيشرفت و دستيابي به تكنولوژي روز حمايت كند. |
|
|
